عشق پسر به دختر

عشق ونفرت...

دختری ازپسری پرسید:آیا من نیز چون ماه ریبایم؟

پسر گفت:نه نیستی

دختر بانگاهی مضطرب پرسید:آیاحاضری تکه ای از قلبت راتاابدبه من بدهی؟

پسرخندیدوگفت:نه نمیدهم

دخترباگریه پرسید:آیادرهنگام جدایی گریه خواهی کرد؟

پسردوباره گفت :نه نمیکنم.

دختر بادلشکسته از جابلندشددرحالی که قطره های الماس اشک چشمانش رانوازش میکرد،اماپسر دست دختر راگرفت ودرچشمانش خیره شد وگفت:توبه اندازه ی ماه زیبانیستی بلکه بسیارزیباترازآن هستی. من تمام قلبم راتاابدبه توخواهم داد نه تکه ای کوچک ازآن.  واگرازمن جدا شوی من گریه نخواهم کردبلکه خواهم مرد......

 



نظرات شما عزیزان:

nilofar
ساعت20:37---18 شهريور 1391
salam azizam mamnon sar zadi

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت22:15توسط zahra | |